حاج مجید افشردی و پسرش غلامحسین
شهید غلامحسین افشردی
کارت خبرنگاری روزنامه «جمهوری اسلامی»
شهید غلامحسین افشردی در تحریریه روزنامه «جمهوری اسلامی»
غلامحسین افشردی در جمع بر و بچه های روزنامه ی «جمهوری اسلامی»
شهید غلامحسین افشردی(نفر دوم از راست)
شهید غلامحسین افشردی
شهید غلامحسین افشردی(نفر دوم از چپ)
شهید غلامحسین افشردی (نفر سمت چپ)
شهید غلامحسین افشردی(نفر دوم از چپ)
شهید غلامحسین افشردی(نفر اول از راست)
شهید غلامحسین افشردی
• 25 اسفند ماه سال 1334 در یکی از محله های قدیمی تهران – میدان خراسان
به دنیا آمد. آن روز مصادف با سوم شعبان بود به همین خاطر نام او را
غلامحسین گذاشتند.
• دوران دبستان را در مدرسه مترجم الدوله گذراند و از سال سوم متوسطه در دبیرستان مروی فعالیت های اجتماعی و علمی خود را آغاز کرد.
• در سال 1354 و همزمان با به پایان رساندن دوره متوسطه، رشته دامپرورزی دانشگاه ارومیه را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.
• در سال 1356 به خاطر درگیر شدنش با گارد دانشگاه و پاسخ های مستدل و محکم
اش به بعضی از استادانی که مفاهیم دینی را نادیده می گرفتند، پس از یک سال
و نیم تحصیل او را از دانشگاه اخراج کردند.
• در اسفند ماه 1356 به خدمت سربازی اعزام شد. هم زمان با شروع زمزمه های
انقلاب، پادگان را ترک کرد و به مردم پیوست، در درگیری های خیابانی و
تظاهرات فعال بود و در روزهای پایانی سقوط سلطنت پهلوی دوم در تسخیر پادگان
ها شجاعت های زیادی از خود نشان داد.
• در سال 1357 موقع بازگشت حضرت امام خمینی)ره( به ایران، در فعالیت های
کمیته استقبال شرکت داشت و به دلیل برخورداری از آموزش نظامی، به همراه
سایر اعضای خانواده و دوستانش در تصرف کلانتری 14 و پادگان ولیعصر)ع («عشرت
آباد سابق» در تهران نقشی اساسی داشت.
• تا خرداد 1358، در کمیته انقلاب اسلامی و برخی نهادهای دیگر فعالیت داشت و
با انتشار روزنامه جمهوری اسلامی، همکاری خود را با این روزنامه در
زمینههای مختلف آغاز کرد. در همین روزها به دعوت سازمان امل، از طرف
روزنامه به عنوان خبرنگار، سفر 15 روزهای به لبنان و اردن انجام داد.
• در خردادماه سال 1358 موفق به اخذ دیپلم ادبی شد. سپس در امتحان وررودی
دانشگاه شرکت کرد و با رتبه صد و چهارم در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران
قبول گردید.
• اوایل سال 1359 به عضویت سپاه در آمد. ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به
کار شد و همان جا بود که نام مستعار «حسن باقری» برای او انتخاب شد.در روز
اول مهرماه سال 1359 به همراه عدهای از هم رزمانش راهی جبهههای جنوب شد.
• فعالیت های او در زمینه دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعیت دشمن و
سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری کلاس های آموزشی، منجر به راهاندازی
واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب (گلف) گردید.
• سال1360 در عملیات طریقالقدس که برای اولین بار قرارگاه مشترک بین سپاه و
ارتش تشکیل گردید، شهید باقری به عنوان معاونت فرماندهی کل سپاه در
قرارگاه فرماندهی عملیات مشترک حضور یافت و در شناسایی محورها و تحلیل و
پیشبینی حرکت های دشمن و پیگیری مسائل رزمی نقش مهمی را ایفا نمود.
• دراجرای مرحله اول عملیات طریقالقدس سه شبانه روز بیدار بود و در
آمادهسازی مرحله دوم عملیات، به دلیل خستگی مفرط، شب هنگام طی تصادفی بشدت
مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید.
• سال 1361 در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده قرارگاه نصر (قرارگاه
مشترک ارتش و سپاه) انتخاب شد و هم زمان در قرارگاه مرکزی کربلا نیز در
کنار فرماندهی کل عملیات (سردار محسن رضایی) به عنوان مشاور عملیات و مسئول
اطلاعات، فعالیت موثری داشت.
• در عملیات های رمضان و بیت المقدس نیز به عنوان فرمانده قرارگاه نصر به
کار خود ادامه داد و بعد از آن از طرف فرماندهی کل سپاه به سمت فرماندهی
قرارگاه کربلا و جانشین فرماندهی کل در قرارگاه های جنوب منصوب گردید.
• پس از شکل گیری ساختار سازمان رزمی سپاه حسن باقری به عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه منصوب گردید.
• زمستان سال 1361 وقتی در جبهه فکه مشغول شناسایی منطقه دشمن و آماده سازی
عملیات بعدی بود، در سنگر دیده بان مورد اصابت گلوله خمپاره عراقی ها قرار
گرفت و شهید شد. او در آن روز 27 سال داشت و جمله معروفی که از او به
یادگار مانده است، این است «باید به خود جرات داد، ما می توانیم»
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
در ضیافت اباعبدالله الحسین(صلوات الله علیه)
شهید حسن باقری بر مرکب آسمان