علامت در لغت عرب به معنای نشانه است. بنابراین منظور از علائم ظهور، نشانه‌هایی است که نزدیک شدن ظهور را نشان می‌دهند. با تحلیل ماهیت علائم ظهور، در می‌یابیم که علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببی ندارند یعنی این گونه نیست که به محض تحقق نشانه‌ها و علائم ظهور بگوییم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد یافت، بلکه تنها جنبه اعلام و کاشفیت دارند یعنی تحقق آنها کاشف از این واقعیت است که ظهور نزدیک شده است.
علائم را از جهات مختلفی می‌توان تقسیم بندی نمود.
از جمله می‌توان آنها را به:
1. علائم عادی و علائم غیر عادی و معجزه آسا تقسیم کرد.
2. با توجه به روایات رسیده می‌توان به علائم حتمی و علائم غیر حتمی تقسیم نمود.
3. بالاخره می‌توان به لحاظ فاصله زمانی بین وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قریب و علائم بعید تقسیم کرد.
آنچه بیشتر از ظاهر روایات به دست می‌آید تقسیم علائم به غیر حتمی یا موقوف و علائم حتمی است. علائم غیر حتمی یا موقوف نشانه‌هایی است که رخ دادن آنها قطعی نیست و ممکن است به دلیل عدم تحقق شرایط و یا ایجاد مانع به وقوع نپیوندند.
و اما علائم حتمی آنهاست که رخ دادن آنها حتمی و قطعی است.
در منابع روایی، بسیاری از رخداد‌های طبیعی و غیر طبیعی و دگر‌گونی‌های سیاسی و اجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به این مسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان این روایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبی که در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمی‌توان به صرف دیدن یک روایت و بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانه‌ها، برخی به عنوان «علایم حتمی ظهور» ذکر شده است.
علائم معروف حتمی، پنج مورد است:
1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقه شام، خروج می‌کند و با تصرف بخش‌هایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتن شیعیان جایزه تعیین می‌کند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است. سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج می‌کند، هنگامی که از ظهور ایشان با خبر می‌گردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه می‌فرستد و چون به سرزمین بیداء می‌رسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو می‌برد و هلاک می‌شوند.
3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام می‌کند و مردم را به حق و عدل دعوت می‌کند. خروج یمانی، اجمالاٌ از نشانه‌های ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی، روشن نیست.
4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل می‌رسد.
5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، از آسمان به گوش می‌رسد و همه مردم آن را می‌شنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) می‌فرماید:«ندا کننده‌‌ای از آسمان، نام قائم ما را ندا می‌کند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را می‌شنود.(الغیبة، نعمانی، ص252).
البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوع خورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).