اول) در مورد نرمافزاری که اخیرا، حواشی پیرامون آن باعث جنجالسازی رسانهای شد، مسئولان محترم وزارت ارتباطات از همکاری این شرکت سخن گفتهاند. اینکه این شرکت حاضر شود خواستههای این وزارتخانه را عملی سازد، از جنبهای اتفاق مثبتی است، اما نیاز است که از جنبههای دیگر هم به موضوع نگریسته شود.
سوال اساسی آن است که این شبکههای اجتماعی (چه موبایلی و چه تحت وب) چه منافعی در ایران دارند که نمیخواهند آنها را از دست بدهند؟ در این مجال فرصت پرداختن به این موضوع نیست و گرداب در مطالب جداگانه ای این موضوع را بررسی خواهد کرد.
اما به اختصار سوال دیگری که قابل طرح است آن است که چرا غرب و در راس آنها آمریکا، هیچگاه تلاش نکرده که ایران را در حوزه سایبری تحریم کند؟!
در سالهای گذشته سازمان ملل، شورای امنیت و جامعه غرب با فشار آمریکا، هر روز سعی در افزایش شدت و گستره تحریمها علیه ایران دارد. حتی داروها یا قطعات صنایع هوایی غیر نظامی که با جان مسافرین ارتباط دارد، تحریم شدهاند.
اما جمهوری اسلامی همواره در سه حوزه نه تنها تحریم نشده، بلکه در هر جایی که خواسته به نحوی مانع تهدیدات و نفوذ دشمن از این طریق شود، برچسب نقض حقوق بشر خورده است. این سه حوزه عبارتند از:
1- انواع نرمافزارهای پایه نظیر سیستمعاملها
2- انواع سختافزار شامل تلفن همراه، تبلت، لبتاب و ...
3- انواع سرویسهای ارتباط سایبری نظیر تلفن ماهوارهای، خطوط دیتا، اینترنت و ...
بعلاوه آنکه ایالات متحده آمریکا نه تنها ایران را در این زمینه تحریم نکرده است؛ بلکه بارها تلاش کرده از طرق مختلف سیستم پالایش و سالمسازی ایران را نیز دور بزند. دو نمونه زیر بخشی از این تلاشهاست:
- اختصاص 20 میلیون دلار برای مقابله با تلاشهای ایران در کنترل اینترنت در قانون 55 میلیون دلاری کنگره آمریکا در باب «قربانیان سانسور ایران»
- راهاندازی شبکه «ایرانپراکسی» توسط سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA) و با بودجه 50 میلیون دلاری در سال 2006 و در ادامه طرح «بیثباتسازی ایران»
لازم به ذکر است تخلیه بانکهای اطلاعاتی کشور، نفوذ و خرابکاری در سایتهای مهم اینترنتی کشور، مبارزه عملی و رسانهای با سامانه سالمسازی و پالایش و ایجاد محیط امن و غیرقابل ردگیری برای کاربران معارض نظام جمهوری اسلامی از جمله مأموریتهای شبکه «ایرانپراکسی» بود.
در جستجوی علت این موضوع (عدم تحریم سایبری ایران) نگاهی گذرا به گزارش سایت سینت (یکی از رسانههای حوزه اخبار آیتی و تکنولوژی) که در 18 شهریور ماه 93 منتشر شد، مفید است. این گزارش به خوبی از بخشی اهداف پشت پرده غرب برای رواج استفاده از این نرمافزارها در ایران و سایر کشورهای جهان پرده بر میدارد:
"تحقیق جدیدی در دانشگاه نیوهیون آمریکا حکایت از نشت اطلاعاتی اپلیکیشنهای اینستاگرام، وایبر، ویچت، تانگو، لاین، اوو، واین و چند اپلیکیشن دیگر اندرویدی دارد. این اپلیکیشنها، پسورد و دیگر اطلاعات محرمانه مانند متن چتها، اسکرینشات از گوشی، عکسها و ویدئوها را بدون رمزگذاری در دنیای خطرناک وب ذخیره میکنند. این مشکل دقیقا همان مشکل امنیتی اپلیکیشنهای مشهوری چون وایبر و تانگو است. این اپلیکیشنها نیز به هیچ وجه امن نیستند؛ چرا که اطلاعات چتها، عکسها و ویدئوها در اینترنت بدون محافظت ذخیره میشوند و همگی قابل ردیابی و دسترسی هستند. اپلیکیشنهای اینستاگرام، وایبر، لاین، اوو، تانگو، مسیجمی و تکستپلاس جزء اپلیکیشنهای ناامن شناخته شدهاند و از کاربران درخواست میکنیم نسبت به استفاده از این اپلیکیشنها نهایت دقت را داشته باشند".
همچنین بر اساس اطلاعات فاش شده مشخص شده است که آژانس امنیت ملی آمریکا مستقیماً و بدون واسطه به اطلاعات سرورهای ۹ شرکت اینترنتی از جمله فیسبوک، گوگل، مایکروسافت، یاهو، اپل، یوتیوب و اسکایپ دسترسی داشته است و میتوانسته مکاتبات و مکالمات آنلاین کاربران خدمات این شرکتها را شنود کند.
در این میان حضور گروهکهای تروریستی مخالف نظام جمهوری اسلامی، از جمله منافقین، سلطنتطلبها، گروهکهای جداییطلب قومی، معاندین و... (که فعالیتهای خود را نیز به شدت افزایش دادهاند)، در این شبکهها با هدف ارتباطگیری و همچنین تاثیرگذاری بر روی اذهان عمومی، دلیل دیگر اصرار این شبکهها به حضور در ایران است. برای مثال با نگاهی به مطالب مندرج در شبکههای اجتماعی در جریان فتنه 88 نشان میدهد که از این شبکهها در راستای آشفته ساختن هرچه بیشتر فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری از طریق مولفههای زیر به عنوان عوامل محرک افکار عمومی بهرهبرداری شده است:
1-شایعهسازی
2- هماهنگی جهت ایجاد تجمعات
3- ایجاد فاصله بین معترضین و حاکمیت
4- ایجاد حس بیاعتمادی در بین معترضین و مردم نسبت به حاکمیت
5- ایجاد تفرقه بین گروههای مختلف اجتماعی
6- مدیریت افکار عمومی
7- و بسیاری موارد دیگر که این مجال فرصت بیان آنها را نمیدهد
لذا بر این اساس و با هدف تکرار تجربه فوق برای بیثباتسازی ایران، ایجاد کانال ارتباطی امن از خارج به داخل (تاکید میشود از خارج به داخل) یکی از دلایل راهاندازی و تلاش برای تداوم فعالیت پیامرسانهای موبایلی است.
دوم) آنچه هماکنون دغدغه کاربران شبکههای ارتباطی موبایلی است، محدود به تلگرام نیست و آسیبهای این شبکههای خارجی، در اغلب موارد مشترک است. جدول زیر سرتیتر بخشی از این آسیبها (و تاکید می شود بخشی از این آسیب ها) را روایت میکند:
ردیف |
حوزه |
جزئیات |
1 |
سیاسی-امنیتی |
خدمترسانی به تهدیدگران نظام، اعمال محدودیت برای مدافعان نظام |
2 |
استفاده از اطلاعات خصوصی کاربران در جهت منافع خود؛ جاسوسی از آنها |
|
3 |
کنترل جامعه و سنجش افکار عمومی از طریق به دست آوردن برآیند نظرات کاربران در مورد موضوعات مختلف |
|
4 |
تخریب چهره های ملی و مورد اعتما جامعه و چهره سازی برای افراد غیر موجه و بعضا وابسته به سرویسهای غربی |
|
5 |
برنامهریزی هدفمند جهت دامن زدن به اختلافات قومی، نژادی، زبانی، مذهبی و جغرافیایی |
|
6 |
سلب آزادی بیان به بهانه تامین امنیت، واکنش شدید در برابر مخالفتها |
|
7 |
ایجاد امکان ارتباط امن و پنهان، برای گروهکها و سازماندهی فعالیت آنها |
|
8 |
ابزاری برای عبور از سد فرآیند سالمسازی |
|
9 |
ابزاری برای دیپلماسی عمومی برای نفوذ به ایران و فرهنگ ایرانی- اسلامی |
|
10 |
فرهنگی-اجتماعی |
ایجاد عادت نامطلوب در کاربران، اعتیاد آنها به شبکههای اجتماعی و بروز مشکلات متعدد اجتماعی از جمله مشکلات خانوادگی، کثرت خلقیات منفی کاربران به دلیل حاکم بودن فرهنگ نامطبوع حاکم بر این شبکه ها |
11 |
وابستگی به اینترنت و ایجاد اختلالات روانشناختی و اجتماعی از جمله کاهش سطح امید به زندگی، جامعه گریزی، انفعال، فردگرایی، انزوا طلبی و...) |
|
12 |
ترویج حرفه مدلینگ در میان جوانان |
|
13 |
تشکیک و تخریب دین، جایگزینی عرفانهای نوظهور و ادیان شخصیشده به جای آن |
|
14 |
از میان رفتن حریم خصوصی و روابط اجتماعی ورای چارچوب اسلامی و عدم پایبندی به احکام دین در دنیای مجازی |
|
15 |
پرکردن اذهان کاربران از اطلاعات بیفایده و سطحی و آگاهی کاذب به عنوان یکی از شیوههای جنگ نرم |
|
16 |
ترویج سبک زندگی غربی و استحاله الگوهای اسلامی- ایرانی در مسائلی نظیر پوشش، ظاهر، رفتار و گفتار و جایگزینی آنها با مدل های غیر متعارف و غیراخلاقی |
|
17 |
گسترش عناصر و ارزشهای بنیادین غربی و تغییر تدریجی جهانبینی و هویت کاربران به دلیل سیر طولانی مدت در فضای فرهنگی متعلق به غرب |
|
18 |
مالی-اقتصادی |
شبکههای معروف تحت مالکیت مالکان آمریکایی قرار دارند و دفتر مرکزی آنها در آمریکا مستقر است. |
19 |
کسب منابع درآمدی از طریق فروش اطلاعات کاربران به دولتها و سازمانهای جاسوسی غربی |
|
20 |
تقویت نظام سرمایهداری از طریق روانه ساختن منابع درآمدی عظیم به حساب سرمایهداران صهیونیست، تغییر عادت کاربران در جهت درآمدزدایی بیشتر |
|
21 |
خروج ارز از کشور |
|
22 |
کاهش بهرهوری از طریق اختلال در تمرکز کارمندان و دانشجویان و کاهش بهرهوری در فعالیت آنها، ایجاد آسیب اقتصادی |
|
23 |
تسهیل فعالیت شرکتهای هرمی از طریق شبکههای اجتماعی |
سوم) هر چند مسئولان مربوطه در کشور به این نکته واقفند اما به نظر میرسد تکرار همیشگی این نکته به یک ضرورت تبدیل شده است. سیاست کلی نظام بر اساس نص و سخنان صریح مقام معظم رهبری، حمایت از تولیدات داخلی بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی در همه موضوعات و از جمله موضوع مورد بحث است. بعلاوه بومیسازی فناوریهای ارتباطی با هدف نهایی سالمسازی آنها و پیشگیری از بخشی از آسیبهای مذکور در بالا، همواره مورد توجه نظام بوده است.
در این باره نگاهی دوباره به حکم مقام معظم رهبری برای دوره دوم انتصاب اعضای دوره دوم شورایعالی فضای مجازی، کاملا موضوع را روشن مینماید:
در این حکم «اهتمام ملی و همهجانبه و سرمایهگذاری جدی در امر ایجاد و توسعه انواع فناوریها و صنایع کاملاً پیشرفته و رقابتی» در «بخشهای سختافزاری و نرمافزاری، محتوایی و خدماتی در تمامی ابعاد فضای مجازی» به عنوان وظیفه این شورا عنوان شده که به نظر میرسد نیاز است از طریق «احراز جایگاه و سهم مناسب برای اقتصاد دانشبنیان در فضای مجازی در چارچوب سیاستهای اقتصاد مقاومتی کشور و برنامهریزی همهجانبه برای بهبود شرایط کسب وکار مرتبط با فناوریهای مجازی و بهرهگیری از فرصتهای اشتغالزایی ونیز رونق محتوا، خدمات و تجارت در این عرصه» پیگری شود.
چهارم) گرداب «سالمسازی و حفظ امنیت همهجانبه فضای مجازی کشور و نیز حفظ حریم خصوصی آحاد جامعه و مقابله مؤثر با نفوذ و دستاندازی بیگانگان دراین عرصه»، «ترویج هنجارها، ارزشها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ممانعت از رخنهها و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه و مقابله مؤثر با تهاجم همهجانبه فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه»، «اشراف بر سرویسهای خارجی» و «مقابله با جریانات معاند و شبکههای ضد فرهنگی و ضد امنیتی» را وظیفه خود میداند.
گرداب معتقد است با حمایت از تولیدات داخلی (بر اساس توضیحات بند3) و با راهاندازی سریعتر شبکه ملی اطلاعات، میتوان ابتکار عمل را از دست دشمن گرفت و مانع رسیدن آنها به اهدافشان شد. البته گرداب برای رسیدن به اهداف خود در این زمینه، گزینههای مختلف را در چارچوبهای قانونی مد نظر داشته و قطعا با توجه به درخواستهای مکرر کاربران، در صورت نیاز به رسالت انقلابی خود نیز عمل خواهد کرد.